ام کلثوم
بیوگرافی

"انت عمري"

آهنگساز: محمد عبد الوهاب
شعر: احمد شفیق کامل


رجعونی عینیک لایامی اللی راحوا
چشمانت مرا به روزهای گذشته می برند

علموني اندم علی الماضي وجراحه
و به من می آموزند که پشیمان باشم از گذشته و زخمهایش

االی شفته قبل ما تشوفک عنیه
هرچه پیش از دیدنت چشمانم دیده

عمری ضایع یحسبوه ازاي علي؟
تباهی عمرم بوده و عمرم می پندارندش؟

انت عمري...اللی ابتدی بنورک صباحه؟
عمر من تویی... سحرم با درخشش تو سرزده

انت عمري...


قد ایه من عمری قبلک راح
بسیار عمرم پیش از تو تباه شد

وقدي یا حبیبی.. قد ایه من عمری راح..
تباه شد نازنینم... بسیار تباه شد

ولا شاف القب قبلک فرحه واحده
پیش از تو قلبم دمی شاد نشد

ولا ذاق فی الدنیا غیر طعم الجراح
و در عالم جز طعم زخم نچشیدم

ابتدیت دلوقت بس احب عمري
با تو آغاز کرده ام دوست داشتن عمرم را

ابتدیت دلوقت.. اخاف لا العمری یجري
با تو آغاز کرده ام ترس از گریزان عمرم را

کل فرحه اشتقها من قبلک خیالي
شوق هر شادی که پیش از تو به خیالم بود

التقاهافی نور عینیک قلبی وفکري
دل و جانم در نورچشمانت  بازیافتند

یا حیاه قلبی یا اغلی من حیاتي
ای تو جان دل من... ای عزیزتر از جان من

لیه ما قابلنیش هواک یا حبیبی بدري
پیش تر از این چرا درنیافتم عشق ات را ای ماه من 

الی شفته قبل ما تشوفک عنیه
هرچه پیش از دیدنت چشمانم دیده

عمری ضایع یحسبوه ازاي علي؟
تباهی عمرم بوده و عمرم می پندارندش؟

انت عمري...اللی ابتدی بنورک صباحه؟
عمر من تویی... سحرم با درخشش تو سرزده

انت عمري...

ام کلثوم

اللیالي الحلوه والشوق والمحبه
شبهای شهد و شوق و عشق را

من زمان و القلب شایلهم عشانک
قلبم از تمام زمان نگاه داشته برای تو

دوق معا ي الحب..دوق حبه بحبه
بچش طعم عشق را... ذره ذره بچش

من حنان قلبی اللی طال شوقه لحنانک
از مهربانی قلبم که شوق مهربانیت دارد

هات عینیک تصرح فی دنیتهم عینیه
چشمانت را فراآر تا در زندگیشان گم شود چشمانم

هات ایدیک ترتاح للمستهم ایدیه
دستانت را فراآر تا از لمسشان راحت یابد دستانم

یا حبیبی تعال وکفایه
نازنینم بیا که بس آنچه از کف ما رفته

اللی فاتنا هو فاتنا یا حبیب الروح شویه
بسیار از کف ما رفته نازنین ِ جانم

االی شفته قبل ما تشوفک عنیه
هرچه پیش از دیدنت چشمانم دیده

عمری ضایع یحسبوه ازاي علي؟
تباهی عمرم بوده و عمرم می پندارندش؟

انت عمري...اللی ابتدی بنورک صباحه؟
عمر من تویی... سحرم با درخشش تو سرزده

انت عمري...

ام کلثوم

یا اغلی من ایامي...یا احلی من احلامي
ای تو خوشتر از روزهایم... ای شیرین تر از رویاهایم

خذني لحنانک خذني عن الوجود وابعدني
راهی ام کن به مهربانی ات.... راهی ام کن از هستی و دورم کن

بعید بعید انا وانت بعید بعید وحدینا
دوریم و دور من و تو، ودوریم و دور تنها ما

عالحب تصحی ایامنا عالشوق تنام لیالینا
روزهایمان بیدار می شود با عشق
شبهایمان به خواب می رود با شوق

صالحت بیک ایامی سامحت بیک الزمن
با تو آشتی می کنم با روز
با تو می بخشم بر زمان

ستنی بیک آلامی ونسیت معاک الشجن
با تو از یاد می رود دردهایم
با تو از یاد می رود زجرم

رجعونی عینیک لایامی اللی راحوا
چشمانت مرا به روزهای گذشته می برند

علموني اندم علی الماضي وجراحه
 و به من می آموزند که پشیمان باشم از گذشته و زخمهایش

االی شفته قبل ما تشوفک عنیه
هرچه پیش از دیدنت چشمانم دیده

عمری ضایع یحسبوه ازاي علي؟
تباهی عمرم بوده و عمرم می پندارندش؟

انت عمري...اللی ابتدی بنورک صباحه؟
عمر من تویی... سحرم با درخشش تو سرزده

انت عمري...

ام کلثوم

 


رجعونی عینیک لایامی اللی راحوا
چشمانت مرا به روزهای گذشته می برند

علموني اندم علی الماضي وجراحه
 و به من می آموزند که پشیمان باشم از گذشته و زخمهایش 

 

 

با تشکر از  S.am برای ترجمه اشعار که در کامنت ها آمده است و با اندکی تغییر در متن. با اندکی جستجو اجراهای مختلفی از این ترانه پیدا خواهید کرد، بعضی آرام و حتی با کمترین موسیقی، بعضی تند و حتی ریمیکس های جالب. اولین بار ملودی ترانه را در یک قطعه از یاهل شنیدم که جذاب بود، ولی شنیدن صدای کوکب شرق، با آن احساس آتشین، لرزه بر اندامم می اندازد. اگرچه سعی در شریک کردن دیگران در این احساس بیهوده بود و کسی نبود که ترانه را گوش کند و به من فحش ندهد که چرا اوقاتش را خراب کرده ام! اما همین دوستان ارتباط بیشتری با یاهل برقرار می کنند و در گوشی هاشون رینگ تون اش را سِت می کنند!  به هر حال: انتَ عمري.

با توجه به اینکه شعر بیانگر احساسی است که بایستی به زبان شاعرش خوانده شود و اغلب ترجمه شعر از زبان اصلی به زبان دیگر، به طور کامل بیانگر احساس شاعرش نیست، با اینحال ترجمه S.am ترجمه لطیفی است، و اگر دوستی یا رهگذری پیشنهاد زیباتری برای ترجمه فارسی به ذهنش می رسد، خوشحال می شوم به من هم بگوید.